بازسازي ذخاير برنامه همكاري و مشاركت انسان و طبيعت در جهت بهبود و افزايش توده زنده است. اين فعاليت به منظور جبران كاهش ، افزايش ذخاير گونه هاي خاص ، معرفي گونه جديد يا تغيير تركيب ذخيره انجام مي گيرد.

 

   به منظور بازسازي ذخاير گونه هاي درحال انقراض ومديريت صيد بايد به 3 اصل اساسي توجه شود:

1- مديريت ذخاير آبزي به منظور جلوگيري از صيد بي رويه و تنظيم فعاليتهاي صيد

 2- ساخت زيستگاههاي مصنوعي وبازسازي مكانهاي تخريب شده پرورش لارو و تخم ريزي آبزيان

 3- افزايش ذخاير از طريق تكثير و رهاسازي.

 

   افزايش وبازسازي ذخاير با تكيه بر رهاسازي بچه آبزيان پرورشي به ارتباط بين مديريت پايدار صيد و پرورش آبزيان بستگي دارد.

  تكثير مصنوعي گونه هاي با ارزش آبزي و سپس پرورش لارو تا مرحله Juvenile كه تحت عنوان Larviculture شناخته مي شود محور اصلي اين روش بحساب مي آيد كه در مورد ماهيان دريايي شيوه اي پيچيده، پرهزينه و زمانبر است و موفقيت در آن تنها به پشتوانة تحقيقات پيگير با استفاده از امكانات و تجهيزات مناسب و براي مدتي طولاني امكانپذير مي باشد.

 

  سه نوع افزايش ذخاير وجود دارد:

۱.    ذخيره سازي مجدد(restocking) -

  رهاسازي آبزيان نابالغ پرورشي به جمعيت وحشي به منظور جبران بيومس جمعيت زاياي كاهش يافته در جايي كه آبزي بتواند دوباره به ميزان پايدار و منظم برسد.اين كار سبب احياي گونه در مناطقي مي شود كه گونه شديدا تحت فشار و يا انقراض بوده است و در نتيجه باعث بهبود صيد مي گردد ويا براي اهداف حفظ محيط طبيعي بكار مي رود.

2.    بازسازي ذخاير ( stock enhancement)-

  رهاسازي آبزيان نابالغ پرورشي به جمعيت وحشي به منظورتقويت توليد طبيعي نابالغين و بهبود برداشت ناشي از صيد بي رويه.

3.    گله داري دريايي (sea ranching)-

  رهاسازي آبزيان نابالغ پرورشي به محيط غير محصور دريا و خوريات براي رسيدن به اندازه بزرگتر در عمليات "رها سازي، رشد و صيد ".لازم به ذكر است جانوران رهاشده جزو بيومس زايا محسوب نمي شوند.بديهي است امكان دارد همه جانوران رهاشده صيد نشوند. Tseng (1970) آنرا به عنوان نوعي سيستم پرورشي تعريف مي كند كه در آن ابتدا كشت در محيط محدود انجام شده سپس بچه ماهي بدست آمده در محيط طبيعي رها سازي مي شود و نهايتاً بالغين آن از محيط طبيعي صيد مي شوند.